لطفا درخت نباشید!

ساخت وبلاگ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
لطفا درخت نباشید!...
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 31 تاريخ : سه شنبه 18 آذر 1399 ساعت: 10:11

کلمه‌هایم زیاد بودند، درهم بودند، بهم ریخته بودند..  و من کلافه‌تر از هر زمان دیگری در زندگی‌ام، نشسته بودم روبرویش... وقتی شنید، جا خورد استاد انگار باورش نمیشد دانشجویی که هرروز همراهش مریض‌های بخش لطفا درخت نباشید!...ادامه مطلب
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 56 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 4:43

من فکر میکنم همه ی قبرستان های عالم باید دو قسمت داشته باشند، یک قسمت که گرد مرگ را پاشیده اند روی سنگ هایش و قسمت دیگری که هنوز زندگی در آن جریان دارد...  *** روی سنگ خانه ات که آب میریختم، آب آرام آرام راه میگرفت سمت پُر کردنِ کلمه های گود و عمیق... قشنگ می نشست به دلِ کلمه ی قرمزِ قبل از اسم ات. لطفا درخت نباشید!...ادامه مطلب
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 78 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 2:23

صدای گنجشک های بیدارِ هفت صبح، صدای زندگی ست...  صدایی که ثابت میکند هیچ چیز به اندازه ای که آدم فکر میکند مهم نیست و دنیا با ما و بی ما به راهش ادامه میدهد... فردا صبح هم دوباره سروصدای گنجشک ها، حیاط را پُر میکند و روز از نو...  بی خوابی افتاده به جان چشم هایم! احتمالاً بعدها بتوان در دسته ای از لطفا درخت نباشید!...ادامه مطلب
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 59 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 2:23

شب بود... از همان شب های شرجی خلیج فارس، که هیچ مهتابی روشنش نمیکرد...  دریا در رفت وآمد بود، وقتی برمیگشت موج هایش را میکوبید به تخته سنگ های صبور ساحل....قرار نبود آرام بگیرد... مثل من...  همان شب بود که فکرکردم به "همه ی چیزهایی که جایشان خالی ست" و دست از تلاطم نمیکشند...  حالا چندسالی گذشته، لطفا درخت نباشید!...ادامه مطلب
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 22:56

دیوارهای آجری قشنگی، حرم ات را بغل کرده است، از باب الساعه که وارد شوی، میتوانی چشم هایت را میخکوب کنی به ساعت بالای در، و حرم و گنبد و ایوان طلا را یکجا در آن ببینی...  میتوانی نفس بکشی در شهری که هرچه بخواهی، بابا دستِ رد به سینه ات نمیزند... از هوسِ یک ظرف قیمه نجفی گرفته، تا آرزوهای دور و دراز لطفا درخت نباشید!...ادامه مطلب
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 22:56

"یا‌شمس‌ الشموس"

خیـ ـال کن
که
غـ ـزالــ ام
بیا
و ضامن
مــن
شو...

•••

پاییز فصل من است...

فصل انار بود

که آمدم

"""

حالا که ترک خورده انارم چه بگویم؟ ...

لطفا درخت نباشید!...
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 18:56

تا هستی، نمیفهمی...
تا آنجایی و مهمان شان، نمیگذارند بفهمی؛ 
دور که میشوی؛

وطن ات که دوباره به جای زیر قبه میشود شهر خودت و نمازهایت کامل ؛
تازه میفهمی بابت فراق، جان دادن کم است....

کاش مرا برگردانید....


لطفا درخت نباشید!...
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 61 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1396 ساعت: 20:19

دلم نمی آید پرچم سیاه ایام شهادت شما را پایین بیاورم و جمع کنم برای سال بعد.دلم نمی آید لباس مشکی هایم را کنار بگذارم... من حوالی همین روزها؛ دنیا را شناخته ام...تقویم دلم جامانده لای روزهای فاطمیه... همیشه آرزو داشتم در و دیوار خانه ی مان رنگ روضه ی شما را بگیرد حضرت مادر(س)...هیئت و روضه های خانگی را همیشه دوست داشتم... نشد اما...کاش بشود یک روز... فاطمیه امسال هم تمام شد... هرچند؛ کل سال انگار فاطمیه ست... پ.ن: دست مرا بگیر، که آب از سرم گذشت... لطفا درخت نباشید!...ادامه مطلب
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 77 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 19:43

خب؛ واقعیت این است که من، خواسته یا ناخواسته، به حسی که نسبت به وقایع دارم بیشتر از هزار و یک دلیل مستدل و ثابت شده اعتماد میکنم.بعد از پنج سال پزشکی خواندن، هنوز برایم سخت است بپذیرم "سندروم" میتواند یک نشانگان موقت و گذرا باشد؛ نه یک بیماری همراه با آدم که از اول کنارت متولد شده تا آخرعمر! چون اولین سندرومی که در عمرم شنیده ام؛ سندروم دان بوده و درگیری کروموزومی اش تا آخر عمر! هنوز که هنوز است برایم سخت است بپذیرم هرسال با پاییز شروع نمیشود و مجبورم بخاطر قوانین آدم بزرگ ها قبول کنم هر "سال" با بهار می آید و با زمستان تمام میشود! بچه بودم.تازه یاد گرفته بودم خواندن کلمه ها را! تند تند و پشت سرهم کتاب میخواندم و کلمه هایی که اعراب نداشت را به شیوه ای که ذهنم درست تر تلقی اش میکرد میخواندم و معنی میکردم و رد میشدم. خواندن و رد شدن و رسیدن به ته داستان؛ قطعا ارزش بیشتری داشت تا اینکه سرم را از روی خطوط بلند کنم و از کسی بپرسم فلان کلمه چطوری خوانده میشود و اصلا معنی اش چیست!؟ این شد که تا یک عالمه سال بعدش هنوز نمیتوانستم قبول کنم بقیه درست میگویند و بعضی از کلمه های من غلط اند... م لطفا درخت نباشید!...ادامه مطلب
ما را در سایت لطفا درخت نباشید! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : efasleanar7 بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 19:43